عشق من طاها

طلای مامانش

عشق مامان جون سلام صبح بخیر الان پسر گلم تو خوابی .مامان فدات بشه که زندگیمو اینقدر قشنگ کردی.بهترینم مامان جونم دیشب رفتیم زرقان پیش امیرعلی و بهزاد و تو کلی باهاشون بازی کردی توی پارک .برگشتن تو ماشین از خستگی زیاد خوابیدی فعلا هم خوابی. پسرم حرف که میزنی مامان برات و ان یکاد میخونه.اخه خیلی شیرین زبونی.درک و فهم و شعورت خیلی بالاست.ان شاالله که تو پله پله زندگیت موفق باشی ناز قشنگم دیشب خدا رو شکر کردم به خاطر وجود تو و به خاطر وجود یه وروجک دیگه که یواش یواش میخاد بهمون اضافه بشه. دوست دارم همه  جون مامان و بابا .فدای درک و شعورت
4 خرداد 1398
1